این روزها ، خبر دستگیری مائده هژبری ، رقصنده در اینستاگرام ، اینفلوئنسری جذاب ، تیتر اخبار فضای مجازی ، و یکی از ترندهای توئیتر ، اینستاگرام و کانال ها و شبکه های خبری داخلی و خارجی شده ، دختر هفده ساله ای که با تنها هنر خود ، یعنی رقص با انواع موسیقی های داخلی و خارجی و چهره جذاب و معصومانه اش بسیار دیده شد و در مدت محدودی بیش از 600 هزار مخاطب در صفحه اینستاگرام خود جذب کرد ، حال که وی به همراه چند نفر دیگر توسط پلیس فتا دستگیر شدند و اعترافات آنان از رسانه ملی منعکس شد ، موج اعتراضات گسترده ای در داخل و خارج کشور به راه افتاد ، هشتک برقص تا برقصیم ، مائده هژبری و خیلی از هشتگ های دیگر ، جزء ترندهای این روزهای فضای مجازی شده که بسیار قابل تامل است .
اما واقعیت چیست ؟آیا مائده هژبری جرمی بزرگتر از کسانی که در لایو اینستاگرام برهنه شده و بعضا حدود مسائل جنسی و پارتی ها و استخر پارتی های آنان ، خطوط قرمز فرهنگ ایرانیان را مدتهاست از حد گذرانده اند مرتکب شده است ؟
به نظر نگارنده این مقاله ، فارغ از موضوع جامعه شناسی و دلایل و علل این نوع از هنجار شکنی ها در فضای مجازی ، در این مورد خاص با توجه به زمان و مکان و عقبه موضوع تحلیل های متفاوتی وجود دارد که به آن به اختصار اشاره می شود :
برای یادآوری یک هفته به عقب بر می گردیم ، معاون دادستان اعلام کرد که فیلترینگ اینستاگرام در دستور کار و در حال بررسی است ، همین خبری واکنش پیش دستانه مهندس آذری جهرمی ، وزیر ارتباطات را در پی داشت و عملا فضای رسانه ای حول فیلترینگ اینستاگرام با همان سیاست رسانه ای فیلترینگ تلگرام آغاز شد ، خبر فیلترینگ تلگرام از کمیسیون امنیت مجلس شورای اسلامی بروز نمود و خبر فیلتر اینستاگرام از معاون دادستان ، واکنش های دولتی ها هم همانی بود که در مورد فیلترینگ تلگرام اتفاق افتاد و نهایتا یک قاضی با یک دستور ،کاری را کرد که ظاهرا باید می کرد .
حال با این تاریخچه دوهفته ای تحلیل های مختلفی در مورد شروع یک پروژه رسانه ای با محوریت مائده هژبری ، دستگیری و رسانه ای شدن این موضوع می توان ارائه نمود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت
1- یکی از تئوری های این خبر ، می تواند سرآغازی باشد برای فیلتر کردن اینستاگرام ، نظام و تحلیلگران و جامعه شناسان به خوبی رفتارهای هیجانی و احساسی ما و هموطنان ما را رصد کرده و خوب می دانند چگونه جریان سازی کرده ، و بر موج این جریان چگونه به اهداف خود برسند ، حالا که کمپین های مختلفی برای حمایت از مائده هژبری تشکیل شده و خبر از مرزها گذر کرده و افراد مختلف برای حمایت از مائده شروع به انتشار فیلم های رقص خود می کنند ، بزودی نوبت به اظهار نظر ، گلایه و شکایت مراجع عظام رسیده و برخی از مذهبیون ، سیاسیون اصولگرا و در نهایت طیفی از مجلس و احتمالا شورای نگهبان نسبت به این رفتار واکنش شدید نشان داده و راه را برای فیلتر نمودن اینستاگرام فراهم می کنند . در این روش قطعا رسانه ملی والدین را از اثرات نامطلوب اینستاگرام ، مهمانی ها ، دریده شدن پرده حجب و حیاء ، افتادن در دام فساد و اعتیاد و ... با روش های معمول ترسانده تا با ایجاد دغدغه برای خانواده ها ، با کمترین واکنش ممکن مانند تلگرام ، اینستاگرام هم فیلتر شود .
2- تا قبل از انتشار اعترافات مائده هژبری و واکنش های طبق معمول سلبریتی ها و داغ شدن این خبر ، اخبار لیست های دریافت کنندگان ارز دولتی در حوزه صنعت خودرو و سایر بخش های صنعت در رسانه ها دست به دست می شد ، مشخص شدن برخی از نامها مانند استاندار کردستان و خانواده های شبه مافیایی وارد کننده خودرو ، هر روز ابعاد جدیدی از این لیست ها و رانت خواری ها کشف و به صورت گسترده منتشر می شد ، در همان حال ، فشارهای افکار عمومی به سمتی بود که اسامی شرکتها و افرادی که نام آنها منتشر نشده بوده می بایست به ناچار منتشر می شد و در این میان نام افراد و شرکتهایی باید منتشر می شد که سابقا با عنوان ترس از تحریم آنان و امثال آن باعث شد لیست دریافت کنندگان ارز دولتی به صورت گزینشی و با تاخیر منتشر شود ، ترسی که از واکنش شدید مردم و احتمالا بی اعتمادی فزاینده نسبت به سطح فعلی و ادامه و استمرار اعتصابات از علل آن بود .
در این شرایط بر اساس صلاح حکومت و دولت مردان و با محوریت صدا وسیما ، پروژه مائده هژبری استارت خورد تا اذهان عموم مردم به سمت موضوع دیگری متوجه گردد، تا فشارها و افشاگری ها حتی موقت کمتر گردد تا فرصت تفکر و چاره اندیشی و طراحی دوباره برنامه برای دولت و حکومت فراهم گردد.
بدیهی است راه اندازی بازار ثانویه ارز هم دچار مشکلاتی عملیاتی و اجرایی است ، که تیم اقتصادی دولت با محوریت معاون اول رئیس جمهور ، مهندس جهانگیری در حال پردازش و اجرا است .
شایان ذکر است خبر نیم بند ، استعفای مهندس جهانگیر و حتی جمع کردن وسایل شخصی در میان اخبار سلبریتی ها و شاخ ها سوخت و البته موقتا تکذیب هم شد ، به نظر می رسد آنگونه که باید به این خبر پرداخته نشد و اگر هم استعفایی بود ، به زمان مناسبتری موکول شد .
3- بعضی از متفکران بدبین ، قتل وحید مرادی ، افشای نام و بیوگرافی هانی کرده ، توسط آمد نیوز و روح الله زم و اخبار و اتفاقات مربوط به تشییع و خاکسپاری و خط و نشان کشیدن مریدان و سایر شروران و بلافاصله خبر رسانه ای مائده هژبری را جزء همان سناریو و در یک راستا می دانند ، که البته مورد تائید ما نیست .
4- تحلیل بعدی که برخی از فعالان سیاسی و اقتصادی به آن اصرار دارند ،آن است که مجموع اتفاقات اخیر ، همزمان با تعطیلی دو هفته ای مجلس ، و پس از مذاکرات روز جمعه با کشورهای عضو 4+1 ، بسته پیشنهادی اروپائیان و آن بخش از بسته که بدلیل ترس از تحریم هدفمند توسط آمریکا منتشر نشده ، در سطوح عالی نظام ، مانند شورای عالی امنیت ملی ، سران قوا ، بخش های نظامی و بلاخص نقطه نظرات رهبری در حال شور و مشورت و تصمیم گیری است ، برای رسیدن به اجماع لازم ، نیاز بود فشارها و نگا ه ها و کنجکاوی های رسانه ای مدتی از حول این موضوع خارج گردد ، تا با حاشیه ای کمتر و به صورت جامع تری نسبت به این موضوع تصمیم گیری گردد.
بدیهی است عینا همین شرایط در روزهای پایانی تصویب برجام و پذیرش نهایی آن توسط نظام حدود 2 سال پیش به چشم می خورد.
پر واضح است که اگر انتشار خبر دختران Dancer در اینستاگرام با سناریوی از پیش تعیین شده و حساب شده منتشر شده است ، باعث چرخش افکار عمومی به صورت موقت به سمت و سویی دیگر است که حداقل تا مدت زمان کوتاهی ، اخبار تحصن ها و اعتصابات و راه پیمایی ها و ... را در اعتراض به شرایط اقتصادی جامعه نخواهیم شنید ، البته باید این موضوع را باید به فال نیک گرفت ، که برداشته شدن فشار افکار عمومی ، می تواند نظام، دولت و مسئولین را به تصمیم ، جامع ، قاطع و کاربردی تر برساند و از این اجماع ایجاد شده بین طیف های مختلف سیاسی و حتی نظامی ، تصمیمی خارج گردد که در کوتاه مدت و بلند مدت ، بتواند از لحاظ روانی و عملیاتی بازار را به ثبات رسانده و در نهایت موجب خیر و برکت در امور ملت گردد..... ما هم چنان به امید زند ه ایم
نویسنده : پرهام امجدیان
ثبت نظر